این قله ها با تهران فاصله چندانی ندارند|اینجا باید دست به عصا شوید
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۱۵۷۱۰
همشهری - مهدیه تقویراد: برای آن دسته از افرادی که شناخت کمتری از کوه و کوهپیمایی دارند، مطالب پیشرو کمک میکند تا مقاصد سنگی را متناسب با شرایط جسمی، آمادگی بدنی و راههای دسترسیاش انتخاب کنند. در استان تهران ارتفاعات متعدد منشعب از رشتهکوه البرز مرکزی وجود دارد که میتواند محل خوبی برای کوهپیمایی باشد؛ قلههایی که وجه اشتراک صعود همه آنها رعایت نکات ایمنی و همراه داشتن یک راهنما در مسیر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از قله های زیبای البرز مرکزی، در منطقه لواسان است که به طور معمول از روستای افجه صعود میشود. پرسون نام اصیل دخترانه ایرانی به معنای خرمن ماه است. قله پرسون به سبب ارتفاع زیاد و برفگیر بودن، دارای پوشش گیاهی نسبتا انبوه و متنوعی است و انواع گیاهان گلپر، گزنه، خار، گون، آویشن در دامنه هایش می رویند و از چراگاهها و مراتع مهم منطقه محسوب میشود. در این منطقه میتوان شاهد زیست گونههای جانوری همچون کل، بز، گرگ، روباه و پرندگانی مثل بلدرچین وحشی، سینه سرخ، عقاب و کبک بود.
موقعیت: لواسان، روستای افجه
ارتفاع:۳۲۲۰ متر پناهگاه: ندارد درجه سختی مسیر: مناسب مبتدی ها و نیمه حرفه ای ها صعود با کمک راهنما: داردراههای صعود: مســیر اصلی از سمت شــرق دشــت هویج از کنار درهای به سمت بالا ارتفاع میگیرد. راه دیگر صعود به قله نیز قبل از رسیدن به دشــت هویج قرار دارد. در اینجا باید در جهت شرقی برای رسیدن به یال قله اندار و سپس یال قله پرسون تغییر جهت دهید. راه دیگر از طریق روستای برگ جهان است. انتهای جاده یک پاکوب از سمت راست، شما را مستقیما به گردنه سل میرساند. مسیر پاکوب در ادامه به سمت دره اندار سرازیر میشود. در اینجا با جدا شدن از پاکوب، از سمت چپ مسیر یال را به سوی خطالرأس ادامه دهید.
قله ریزاناین قله روی خطالراســی شــامل ۵ قله اندار، پرسون، ریزان، آتشــکوه و ســاکا اســت که در مرکز آن قابل تشخیص است. این خطالرأس همچون دیواری نعلی شکل دور تا دور منطقه دشت هویج یا به عبارت محلی آن دشت گرچان کشیده شده اســت. در این منطقه، پوشــش گیاهانی همچــون گلپر، گزنه، خــار، گون، آویشن و بابونه و جانورانی از قبیل کل، بز، خرس، روباه، بلدرچین وحشی، سینه سرخ، عقاب طالیی و کبک را مشاهده میکنید.
موقعیت:لواسان، روستای افجه ارتفاع:۳۵۷۰ متر پناهگاه: ندارد درجه سختی مسیر: مناسب مبتدی ها (به جز فصل زمستان) صعود با کمک راهنما: داردراههای صعود: راه اصلی و نزدیکترین مسیر به قله از دشت هویج است. باید داخل روستای برگ جهان در مسیر آبشار حرکت کنید و در امتداد از سمت راست وارد مسیر یال شوید. در مسیر یال راه مالرو و پاکوب خوبی وجود دارد که حدود ۲ ساعت بعد شما را به گردنه اندار میرساند. از روی گردنه به چپ پیچیده و ارتفاع بگیرید تا به خط الرأس برسید. از آنجا با ادامه مسیر حدود یک ساعت بعد به قله پرسون میرسید.
قله جانستوندر فصل تابســتان دمای این قله بهطور تقریبی ۳ تا ۵ درجه از قله توچال خنکتر و بهتر است. لباس مناسب همراه خود داشته باشید. بهترین فصل صعود به این قله برای افراد مبتدی از اوایل خردادماه تا اواســط آبانماه همراه با راهنماســت. در این منطقه پوشــش گیاهی متنوعی همچون گلپر، تره کوهی، پونه و ... انواع جانوران و پرندگانی مثل کل، بز، خرس، عقاب طلایی، کبک و ... را مشاهده میکنید. یکی از دیدنیهای معروف دشت جانستون هم، غارهای دســتکندی بیوکآقاست که درون صخرهها ساخته شدهاند.
موقعیت: فشم، روستای آبنیک ارتفاع: ۳۹۵۰ متر پناهگاه: ندارد درجه سختی مسیر: متوسط، مناسب مبتدی ها و نیمه حرفه ایها صعود با کمک راهنما: داردراههای صعود: مسیر جنوبی، مسیر نرمال صعود این قله است. در انتهای دشت، از سمت چپ غار بیوکآقا شروع شده، سپس از طریق گردنه ای که از میان سنگها، صخرهها و برفچالهای فصلی میگذرد، به قله میرسید.
مسیر شرقی، از مسیر یال زمستانی بعد از گذر از تنگه آبنیک و ابتدای دشت جانستون شروع میشود. مسیر غربی که از همان دره شرقی و انتهای دشت (مسیرصعود به خرسنگ) شروع میشود، طولانی است.
قله سرکچالخطالرأس ســرکچال شامل ۳ قله اســت که روی یک خطالرأس شرقی - غربی، در شمال شمشک و همچنین روســتای روته قرار گرفتــه و از محبوبترین قلههای البرز مرکزی است. پوشــش گیاهی این منطقه شامل گیاهانی همچون اورس، گردو، چنار، سماق، شیرخشت، دغدغک، زالزالک، ولیک، بادام وحشــی و زرشــک و گیاهان کوهی مانند گلپر، ریواس، قارچ، والک، سیرک، خاکشیر، آویشن، پرسیاوشان، کما، انواع لالهها، شقایق و زنبق است. در این مسیر، حیواناتی همچون روباه، گرگ، قوچ و میش را میتوان مشاهده کرد.
موقعیت: فشم، روستای شمشک ارتفاع: سرکچال یک ۴۲۱۰ متر، سرکچال دو ۴۱۵۲ متر و سرکچال سه ۴۱۲۴ متر پناهگاه: دارد درجه سختی مسیر: مناسب مبتدی ها صعود با کمک راهنما: داردراههای صعود: بیشتر تردد، از شمشک (جبهه جنوبی) با ارتفاع بیش از ۲۷۰۰متر انجام میشود که بعد از جانپناهی در ارتفاع ۳۴۰۰متری به قله سرکچال یک میرسید. برای صعود از مسیر غربی باید از گردنه دیزین به سمت قله کلون بستک بروید. برای صعود از مسیر شرقی هم در روستای لالون، ابتدا به قله شانه شرقی بروید و سپس به قلههای سرکچال سه، دو و یک میرسید.
کلون بستکبرخی از افراد برای این کوه از ترکیب کلوم بســتک هم اســتفاده میکنند که با توجه به بررسی منابع موجود درباره اینجا، واژه کلوم بستک اشــتباه بوده و کلون در فرهنگ معین، قفل چوبی قدیمی معنا شده است. اینجا یکی از در دسترسترین قلههای موجود در رشته کوه البرز مرکزی است که به دلیل شــرایط خاص منطقه، صعود به این قله در فصل زمستان به دلیل خطر احتمالی ریزش بهمن در جاده شمشک به دیزین سخت است و معموال مسیر بسته میشود و بهترین زمان بازدید همین روزهاست.
موقعیت: شمال منطقه دربند سر، نزدیک دیزین ارتفاع:۴۱۸۰ متر پناهگاه: ندارد درجه سختی مسیر: مناسب مبتدی ها و حرفه ای ها صعود با کمک راهنما: برای افراد مبتدی به راهنما نیاز داردراههای صعود: مسیر گردنه دیزین به قله یا یال جنوبی، پررفت و آمدترین مسیر و کوتاهترین راه است. این مسیر از گردنه دیزین و محل ایستگاه مخابرات که یک پاکوب وجود دارد، آغاز میشود و از طریق یال جنوب به سمت قله امتداد مییابد.
کد خبر 785760 منبع: روزنامه همشهری برچسبها سلامت حیوانات - حیات وحش سفر - گردشگری کوه کوه نوردی گیاهان و درختان سرگرمی حیوانات - حشرات حیوانات - پرندگان گرما تابستان روستا گیاه داروییمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سلامت حیوانات حیات وحش سفر گردشگری کوه کوه نوردی گیاهان و درختان سرگرمی حیوانات حشرات حیوانات پرندگان گرما تابستان روستا گیاه دارویی درجه سختی مسیر البرز مرکزی متر پناهگاه خط الرأس مسیر یال قله ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۱۵۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است
ابتدای جاده الموت در میدان ورودی قزوین، ایستگاه ماشینهای خطی به سمت قلعه است.
«تا خود قلعه میری؟»، «میمونی یا برمیگردی؟»، «نفری 70 تومن. اگه ماشین دربست بگیری میشه 200 تومن» و... رانندهها ایستادهاند تا ماشینها پر شوند از مسافرانی که بعضیشان گردشگرند و بعضی از اهالی روستاهای الموت.
جاده از میان روستاهای «کورانه»، «شنقر»، «میانبر» و... میگذرد و تقریباً تا «رزجرد» هم صاف و مستقیم است اما به دامنه کوهها که میرسد پر پیچ و خم و باریک میشود.نرسیده به بالاترین ارتفاع جاده روی کوه، سوز سرمای زمستان به صورتم میخورد و نخستین سپیدیهای برف امسال در کنار جاده چشم را میزند. دوباره سرازیر میشویم. مسیر پر از گردنههای کوهستانی است. سرازیری پیچهای تندِ باریکی دارد که رانندگی در آن کار ناشیان نیست. تا پیش از آنکه تا «رجایی دشت» و شالیزارهای برنجش پایین برویم، روبهرویمان قلههای بلند «شاهالبرز»، «سیالان»، «خشچال»، «زیورچال» و... روی بلندیهای رشته کوه البرز دیده میشوند. کمی جلوتر «علمکوه» هم به چشم میخورد. پایینتر آنجا که آب به سرخی خاک رس میزند، جاده از میان شهر «معلم کلایه» میگذرد. پس از عبور از چندین روستای دیگر، آنجا که در ارتفاع و روی بزرگترین تخته سنگ منطقه نشانههایی از سایت کاوش پیدا میشود، مسیر از بین باغهای گیلاس روستای «گازرخان» به سمت دژ تاریخی الموت یا همان «قلعه حسن صبّاح» میرسد.
بیراههای به نام هودکان
آن طور که «حمیده چوبک» میگوید مسیرهای منتهی به جاده قلعه از «گرمارود»، «رودسر»، «طالقان»، «آوه»، «اندج»، «شهرک»، «کندانسر» و راه «هودکان» بوده است؛ هر چند کوه هودکان در شمال شرقی قلعه مسیر اصلی ورود به قلعه نیست. هودکان مسیری سخت گذر دارد که به گفته رئیس سابق پژوهشکده باستانشناسی ایران و مدیر سابق پایگاه ملی قلعه الموت استقرارگاههایی برای چوپانان و دامپروران و سنگ بزرگی برای آسیاب در کاوشهای این کوه به چشم خورده است.
«این کوه ارتفاع خیلی بالاتری از قلعه دارد و احتمالاً بخش کوهستانی بوده که افراد از آن عبور میکردند. هودکان همین حالا هم فقط برای کوهنوردان خیلی متبحر میتواند قابل دسترسی باشد».
از نظر تاریخی منطقهای که قلعه الموت در آن واقع شده راهبردی بوده، آن طور که پیش از حسن صباح، «ناصرخسرو قبادیانی» از آن عبور کرده و در سفرنامه خود به اهمیت این منطقه اشاره کرده است. هر چند راههای دسترسی به جاده قلعه زیاد است اما برای ورود به خود قلعه تنها یک مسیر وجود دارد، همانی که حالا برای دسترسی گردشگران استفاده میشود؛ یک مسیر پاکوب باریک از کنار پرتگاههای بلند که در انتها مقابل در ورودی قلعه به چند پله سنگی میرسد. پلهها در سالهای اخیر در کاوشهای باستانشناسانه پیدا شدهاند؛ پلههایی که دستکن هستند. قلعه حسن صباح هنوز هم دست نیافتنی است. از همان اول که از روی پلههای ابتدایی وارد مسیر قلعه شدیم شیب زیاد، نفس اغلب گردشگران را میگیرد. تا نیمههای مسیر دور تا دور منظره پاییزی باغهای گیلاس است و نمایی از روستای گازرخان.
عبور سخت
اگرچه برخی متون به تعداد 20 قلعه در این منطقه اشاره کردهاند، اما سرپرست گروه کاوشهای باستانی قلعه معتقد است در حال حاضر هفت قلعه «قسطین لار»، «شیرکوه»، «آوه»، «نویزرشاه»، «شهرک» و «لمبسر» در منطقه وجود دارد و بسیار دیدهبانیهای دیگر؛ دیدهبانیها هم مثل قلعهها بر بلندای کوهها هستند؛ آنجا که مسیرها باید کنترل شوند. به گفته او همین تنها مسیر ورودی قلعه هم مدام کنترل میشده است.
چوبک درباره نفوذناپذیر بودن قلعه چنین میگوید: «دور تا دور قلعه دره است. به آسانی نمیشود بالا رفت. دسترسی به آن غیرممکن است. راه اصلی که ما از زیر خاک کاوش کردهایم همین مسیر است و آن هم مرتب توسط دیدهبانان کنترل میشده و کسی به راحتی نمیتوانسته وارد این دژ بشود». چوبک تأکید میکند: «منطقه الموت کلاً سخت گذر است و با تمام این قلعهها و دیدهبانیها کنترل میشده و به همین دلیل غیرقابل دسترس بوده است».
اهالی روستاهای اطراف نیز معتقدند این دژ در دوره خودش آن قدر سختگذر بوده که حتی برای بردن آذوقه و آب به داخل قلعه باید مشک را به گردن بز میبستند و یک گرگ تعلیم دیده را به او نشان میدادند تا بزها از ترس به سمت قلعه تا بالای کوه حرکت کنند.
«شاهرود که از پیوستن دو رود الموت و طالقان ایجاد شده و به سفیدرود میریزد، به خودی خود در فصلهای پربارش مسیر رسیدن از قزوین به قلعه را غیرقابل تردد میکرده اما جدا از آن یک رودخانه دیگر در ضلع جنوبی دژ در درهای قرار دارد که حالا یک پل فلزی رویش نصب شده و قابل تردد است؛ اما یکی از موانع عبور و مرور به قلعه همین رودخانه و دره بوده است» این را فرخ کاظمی کارشناس میراث فرهنگی میگوید.
ورود به ملک خدا
تنها راه ورود به قلعه الموت، چند متر پایینتر از برج شرقی دژ است که از مسیر ورودی از جنوب شرقی و از روستای گازرخان مسیری پاکوب با شیب نسبتاً زیاد و پرتگاههای بلند است. اهالی منطقه بر این باورند که حسن صباح موقع خرید دژ در سال 483 قمری گفته تنها یک زمین به اندازه پوست گاو میخواهد بخرد و بعد پوست گاو را رشته رشته کرده و به شکل نخ درآورده و دور تا دور همین صخره و قلعه کشیده و این طوری دژ دوره ساسانی را مالک شده است.
قلعه الموت یا به قول اهالیِ روستایِ گازرخان؛ «قلعه حسن» حالا درِ ورودی چوبیِ بزرگی دارد که بر اساس نقاشیهای مینیاتور باقی مانده در کتابهای تاریخی بازسازی شده است. بالای سردر آن یک تابلو «الملک لله» است؛ نامی که به گفته کارشناسان «حسن صباح» بر این منطقه گذاشته است؛ به معنی «ملک از آن خداست» و تا سال 654 قمری که اینجا در زمان «هلاکوخان مغول» فتح میشود به همین نام میماند.
در این 200 سال که فرقه پررمز و راز اسماعیلیه نذاری که خود را پیروان «اسماعیل» و «نذار» فرزند و نوه امام جعفر صادق(ع) میدانستهاند و در این قلعه ساکن بودهاند اینجا ساکنان ثابتی داشته است. کارشناسان معتقدند فتح چنین قلعهای که سالها میتوانسته احتیاجات خودش و 9هزار ساکنش را برآورده کند، قطعاً با خیانت کسانی از داخل دژ انجام شده است و به گفته چوبک مغولان با حمله از تمام مسیرهای ورودی به قلعه و محاصره آن توانستهاند آن را فتح کنند.
*
مسیر آمده را برمیگردم. منظره شب اینجا، در جادههای پیچ در پیچ الموت پر از روشنایی روستاهایی در دل تاریکی است. دهها چراغ دور هم در دل تاریکی قرار گرفتهاند، کمی آن طرفتر دهها چراغ دیگر گرد هم آمدهاند. کمی بالاتر، کمی پایینتر... گوشه گوشه دامنه کوههای بلند را گرفتهاند. منطقه الموت شرقی و غربی در مجموع 182 روستا دارد. الموت را سرزمینی سحرانگیز مینامند. مسیرها، طبیعت و از همه مهمتر تاریخچهاش دلیلی بر این لقب است.
نفیسه کلهر